برای دل خودم
دلم برایت تنگ است
برای فال حافظ و گلبانگت
بیا!
که میان حقیقت و خیال مانده
فریاد به حلقوم هجوم آورده
...
امروز... قریب کوی تو
این گامهای آهسته راغریبانه
لابه لای شاخه ها و گیسوان بلوط و برگهای انجیر می نشانم
همینجا
زیر این سایه طویل اما
از زجر نبودنت،
رشته های تب وبی تابی و بی مادری را
هزار هزار می ریسم
بی تو!
...برهنه- زنده در خودمی کشد
این شورابه اشک و لکه های... های های
گوشت و تنم را سخت می خورند