Tuesday, February 08, 2005

Political Prisoners are on hunger strike in Iran.

Jaafar Eghdami, Mehrdad Lohrasbi, Farzad Hamidi, Bina Darab Zand, Hojjat Zamani and Arjang Davoudi are on hunger strike since January 24th calling on officials to observe prison rules and separate political prisoners from others. All were arrested in connection with the recent student movements in Iran and have been sentenced to long prison sentences.

for more please go to http://www.iranian.com/BTW/2005/February/HungerStrike.pdf

-------------------------------------------------------------------------------------



روز جمعه دانشگاه ی یل تو مراسم افتتاحیه سازمانی که توسط دکتر رامین احمدی و خانم رویا حکاکیان و آقای اخوان پایه گذاری شده و به موارد نقض حقوق بشر رسیدگی میکند، دعوت داشتم. با اینکه خیلی دلم میخواست شرکت کنم به علت تب و بیماری نتونستم.

-------------------------------------------------------------------------------------

دختر کوچولو با دهن پر از غذا: ا ا ا ا ام

شیما: چی میگی؟؟

دختر کوچولو هنوز با دهن پر از غذا: اااااااام

شیما: غذا تو بخور بعد بگو چی میگی

دختر کوچولو غذا شو قورت میده: میگم عاشگتم مانی


همونطور که معرف حضور شما هست "پ"، همسر عزیزم علاقه وافری به جارو کردن داره و روز به روز به تعداد جاروهای خونه ما اضافه میشه... توی فروشگاه از قسمت لوازم خونه که رد می شویم چنان به جاروها به چشم خریداری نگاه می کنه که مجبورم دستشو بگیرم و به زور از اون قسمت دور کنم...

قبلا گفته بودم که "پ" دارای دکترای ریاضی کاربردی، فوق لیسانس رشته الکترونیک ودارای مدرک ام.بی.ای (فکر کنم می شه فوق لیسانس مدیریت بازرگانی) از دانشگاه های دانمارک و آمریکاست و در حال حاضر به عنوان محقق روی یک سری پروژه های ... اینجا کار میکنه... ولی علاقه اش به هوش مصنوعی، ریاضی و جارو اونو به فکر انداخته که شاید بد نباشه یه جارویی درست کنه که از همه جاروهای تو بازار بهتر، کاملتر، سبکتر و باهوشتر باشه...


-------------------------------------------------------------------------------------

خیلی دلم برات تنگ شده، زن... کجا رفتی... خسته نشدی از اینهمه دوری؟ 14 ماه کم نیست مردن؟


مادرم
لوند نبود
ناخنهایش را لاک نمی زد
لبهایش قرمزنبود
منتطر شاهزاده اسب سوار نشد
و مثل زنهای همسالش 20 سالگی شوهر نکرد

مادرم
درسخوان بود
مستقل بود
محتاج مردش
و سیاست باز نبود


مادرم اما... مرد