Thursday, January 21, 2010


  •  آقای کدیور بعد از شش صفحه استدلال و فلسفه بافی نتیجه گیری کرده است با آنکه ولایت فقیه و این نوع حکومت را قبول ندارد ولی از دید وی حرکت در چهارچوب ولایت فقیه تنها مسیر ممکن است! شکی در این نیست که جایگزینی ولایت فقیه با یک حکومت دموکرات کاریست دشوار و در موفقیت آن تضمینی نیست ولی عدم اطمینان از رسیدن به مقصود مطلوب بسیار والاتر است از مطالبه ای که نه مطلوب است و نه عملی. تجربه پانزده سال اخیر نشان داده که ولایت فقیه حتی کوچکترین قدمها در جهت گسترش جامعه مدنی را بر نمی تابد و از این رو حتی رسیدن به کف مطالباتی که از سوی موسوی مطرح شده است به گواه این تجربه پانزده ساله در قالب حکومت ولایی نا ممکن است. علاوه بر آن کسی که با ادعا و یا بدون ادعای رهبری با صدور بیانیه ده ماده ای پنج نفره به شکلی دست به تبین خواستهای جنبش سبز می زند چگونه مردم را به چیزی فرا می خواند که بگفته خود به آن اعتقاد ندارد.
  • محمد خاتمی بنا به خواست ولی فقیه اش ظاهرا دست به شفاف کردن مواضع خود زده است و در این راستا افراطیون دو طرف را مورد حمله قرار داده است. حال ببینیم افراطی آن طرف کیست و افراطی این طرف کیست. افراطی ان طرف می کشد، تجاوز می کند و می گوید فتح المبین می کنیم، با ماشین از روی معترض رد می شود و به جای دستگیری قاتل، شاهد قتل را دستگیر می کند، ندا را در روز روشن در خیابان می کشد و می گوید ندا خود نقشه قتل خود را کشیده بود، خواهر زاده را ترور می کند و قتل را به گردن دایی اش می اندازد، پزشک کهریزک را مسموم می کند و با کمال وقاحت وعده سرکوب هر چه بیشتر می دهد. افراطی این طرف دستمال سبز به دهان می بندد و فریاد نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی سر می دهد. افراطی این طرف قاتل ندا را می گیرد ولی پس از شناسایی آزادش می کند. افراطی این طرف ... و افراطی آن طرف...