Monday, February 21, 2005

I like to apologize for not replying to your e-mails. My dad was in hospital and I can’t concentrate.



از دوستان و خوانندگانی که ای-میل میدهند ممنونم ولی در حال حاضر نمی تونم جواب بدم. پدرم بیمارستان بستری بوده و من تمرکز نوشتن ندارم.

مثل شیشه ترک خورده هر آن درترس ریختنم.