Monday, January 09, 2006






سر میز صبحانه

من: ...
شوهرم: ...
دختر کوچولو: آر یو سیریس؟
من: عزیزم با مانی باید فارسی حرف بزنی. به فارسی می شه: جدی میگی؟
دختر کوچولو: آر یو سیریس؟
من: به فارسی می شه: جدی میگی؟
دحتر کوچولو: آر یو سیریس؟
شوهرم: یا به فارسی می تونی بگی: واقعا؟
دختر کوچولو: آر یو سیریس؟
من: آره عزیزم جدی میگم. امروز معلمت رو ببینم باهش فقط فارسی حرف میزنم. میگم: سلام خانوم معلم. حال شما چطوره؟ بعد اون به انگلیسی جواب می ده: من فارسی نمی دونم.  شما چی میگی؟

دختر کوچولو در حالی که دستش رو زیر چونه اش زده: فکر کنم امروز بابا من رو مدرسه می بره.