Friday, October 07, 2005


" اگر چهار شاهد عادل بگن که مثلا زنی زنا کرده سنگسار کردنش مجازه و دیگرِ قوانین اسلامی. مثلا دست‌قطع کردن دزد و ....من دوست ندارم بحث مذهبی کنم اما با تموم احترامی که به طرفدارای تموم مذاهب می‌ذارم فکر می‌کنم هر مذهبی در زمان خودش خیلی کاربرد داشت. و به نفع طرفداراشونه که این قوانین رو طبق زمان آپدیت کنن. شما فکر کن خود پیغمبر الان زندگی می‌کرد یا هر کدوم از اماما. فکر می‌کنی همون‌جور لباس می‌پوشیدن؟ باور کن نه.سنگسار کردن و دست‌و‌پا قطع کردن و اعدام و کلا اعمال خشونت آمیز خاص اون زمان بود."
نظرات، انتقادات و پيشنهاد ها زیتون

این رو که توی نظر خواهی زیتون خوندم ... یاد حرف پدرم افتادم که می گن: اگر همه چیزباید مثل اون عهد و ایام باشه ... خوب این آخوندا چرا سوار بنز هستن و بقیه پیاده؟ ... اینها هم ملا عمرهای ایرانند که برای دختراش معلم رقص باله داشت و خونه اش استخر و بساط عیش و نوش و زنهای افغان در حال کتک و شلاق خوردن بودن... و فقر و فلاکت از سرو کولشون بالا می رفت... یادمه دوستان افغانی ام در پاکستان مجبور بودند از ترس "گروه اختناق" - حزب اسلامی گلبدین حکمت یار...که از اواسط سالهای هفتاد میلادی در پاکستان شروع به کار کردند- حتی در پاکستان/کشور همسایه باید با دامنهایشان... شلوار می پوشیدند ... زنها در صورت نداشتن...حجاب... اول به شوهرانشان تذکر داده می شد... بعد... اخطار... و جریمه نقدی (توسط آدمهای مجهول الهویه،) و در آخر به قتل می رسیدند...حالا که حرف افغانستان شد... دوستی دانمارکی که توی اداره ای مربوط به سازمان ملل در کابل کار می کنه...(کار می کرد) می گفت... وضع افغانها از زمان حکومت طالبانها خیلی بهتره... اینو قبلا از برادر دوست سویسی ام هم که در صلیب سرخ افغانستان، پاکستان و ایران کار کرده بود هم... شنیده بودم........................بازم ایران: وقتی ... مسیله بکارت در جامعه ای مهم باشه و زخم زبون به یه زن طلاق گرفته به مراتب جالبتر... تا پرداختن به موارد و مسایلی که محرک آدم کشی اند... اون جامعه از بنیاد احتیاج به روانکاوی و روان درمانی داره... و آدمهایی هم که تحت هر اسم و عنوانی ...سنگسار و اعدام و آدمکشی رو تشویق می کنند باید تحت درمان قرار بگیرند... چون نه فقط به خودشون بلکه به خاطر قدرتی که دارند (تحت لقای دین و سیاست و با تکیه به موریانه های سرباز) به تک تک افراد اون جامعه ضربه وارد می کنند... باز حرف سنگسار و این بدبختیهامون شد... اعصابم به هم می پیچه... متاسفانه من هرچی تو این مدت با مردم مواجه شدم... مشگلشون این بوده که وقتی ایران رفته بودن... دکمه های مانتوشون بسته نمی شده... مورد سنگسار و اعدامهای خیابانی چون به چشم این افراد نرسیده در نتیجه مشگلی نبوده! انگار تا وقتی خواهر و مادر من سنگسار نشده باشن و برادرم اعدام نشده باشه و تو زندانهای جمهوری اسلامی به من تجاوز نشده باشه ... تا وقتی من سر سفره ام نون دارم و دختر و پسر من حراج نشدن... و تو مدت سفرم به ایران کلفت و نوکرای قوم و خویشام زیرمو جمع کردن... همه چی خوبه! ایران مهد آسایشه! گفتم حراج ... یاد آرزو افتادم... دختری که مترجم خودش و پدرش و دو تا خواهر کوچیکش بودم تو اسلام آباد... از خانواده پولدار تهرانی... که باباش از روی فقر...اعتیاد -و مهاجرت به آمریکا که سالها بود انجام نشده بود- فروختش... آرزو... شاید از من که پونزده ساله بودم یکی دو سالی کوچیکتر بود...




When the renovation becomes a pain!

We signed a contract with Home Depot/ Re-Bath to renovate our bathrooms! After a year of hardship (it's been a pain working with Re-Bath!) and Re-Bath wasting away our time and holidays/vacations... we are still having the ongoing process of fixing the ceiling... it was damaged by the running water... from our bathtub that was a week old! ... even the alarm system and my beautiful Persian kelim... did not escape the poor job by the Re-Bath in this state! ... here are the painters working... behind the curtain of my frustration! We contacted our lawyer to see what we can do... and he said if we (the customers) call them (the re-bathians) and they come (they come... when they are lost driving to a different location... and coincidently end up at our doorsteps!) there isn't much we can do! 11000-12000 dollars for a cheap, poor job by the Re-Bath... a job... not even close to our satisfaction!