Tuesday, November 22, 2005



 دختر کوچولو و من هر دو بدجوری سرما خوردیم و باید باهش کلنجار برم که زیر لباس پرنسسی یک بلوز یقه اسکی بپوشه. که می خواد با تیکه های تور توری که هر چند ماه می خری چون بچه دوست داره پرنسس سیندرلا باشه.  از پله ها حاضر نیست بیاد پایین چون گفتی یا باید بره زیر لحاف یا ژاکت و بلوز یقه اسکی زیریا روی لباس تور توری آبیش بپوشه. می گه لباسش مرتب نیست و چقدر بدش میاد از این بلوز یقه اسکی و اصلا  دیگه شبیه پرنسس نیست با این ژاکت و حالا بالهای تزیینی  روی ژاکتش جا نمی گیرن-- چون هر روز صبح از خواب که بیدار می شه باید لباس و کفش و گردنبند و انگشتر و تاج به تن از پله ها بیاد پایین. دستش رو هم باید بگیرم چون هر روز صبح بین من و آژیر خطر خونه مسابقه هست که کی زودتر دستش می رسه که یک ثانیه دیگه پلیس دم خونه سبز نشه چون به آژیر خطر خونه دیر رسیدیم، تازه باید برای دختر کوچولو توضیح بدم که چرا من با پیژامای خواب دارم از پله ها می خورم زمین. بعد تب و سرماخوردگی به این مکالمه روزمره ساعت چهار صبح اضافه شده و اون که می گه: من حالم خیلی بده... دارم بالا می ارم... تفم سبزه... افتاده رو میزم... دلم درد می کنه... چرا جیشم اینجوریه... من می ترسم ازش... چرا پیژاما تنته مانی... آدم با پیژاما نمیاد پایین... می بریم بازیک؟ من تکواندو نمی رم ... سرفه... سرفه... عطسه... من گشنتمه... من این صبحانه رو دوست ندارم... من سیرم... من ژاکت نمی پوشم... من حالم بده ... بعد شوهرم که می پرسه: من رو دوست داری شیما و من که جواب می دم آره به خدا عاشقتم جونم و بعد دختر کوچولو که می پرسه: پس من چی ... دختر کوچولو رو دوست نداری؟ چرا من رو بوس نکردی؟ بعد رو به باباش می پرسه چرا به من نگفتی دوستم داری ولی به مانی گفتی؟ و ما که به دختر کوچولو می گیم: بیا اینجا.. ما عاشقتیم پدرسوخته... و اون که می گه: من پدرسوخته نیستم ... من بچه ام، بوووووووس؟ بیا یه بوس گنده سه تایی بکنیم.


بعد از بالا و پایین پریدن هاش بالاخره تونستم  لباسش رو بپوشونم که ببرمش دکتر.
مشغول دیدن کارتون هست تا حاضر بشم ...


*****
My husband: Sheema? Don't you think Snow White, and those other ones are sexist? Have you noticed they say the girl wins the hearts and minds by cooking and cleaning! and the prince charming kisses and rescues the girl! What message are they sending our girl
Sheema: Wow! aren't you the favorite of all the feminists! What I love about you (among others...) is that you live by your principles and don't just say it
My husband: Well, anyway, I notice these stuff even more now that we have a daughter